من
........یه دختره..........
|
یه دختر خیلی معمولی....
موهای بلند خرمایی ،چشمای قهوه ای و قد متوسط....
اینجا آزادم هر چی میخوام بگم....
خیلی شکستم....از همه خوردم...ولی تا انتقام زنده میمونم...
یه آدم بی حس و تلخم....اومدم ک برم....
این منم...بدت میاد بیرون....
هر چی اینجاست و خودم نوشتم...پ کپی نزن...
من پریسام...
محبوسم در زندگی ات....
در جایی که پاک شدنی نیست....
در گذشته ات....میفهمی؟
دل به دل راه ندارد،قبول!
اشک های شبانه ام را فریاد کشیدم....
کسی نشنید؟
تنهایی ام پر ادعاست،ببخش...
تو را میخواهد....
صدای شعر هایم هم در آمد!
از این همه "تو".....
بعد از تو معشوقی یافته ام....
هر شب در آغوشش جان میدهم....
خیالت جمع!خیالت را میگویم....
او که در مقابلت سکوت میکند،
همیشه به نامردی ات راضی نیست....
گاهی می اندیشد به سکوتی
که پاسخ ابلهان است....
از جلوی چشمانم گم نشو!
بیا و چند بار گذر کن،
تا باورت شود
برایم
همچون
دیگران
غریبه شده ای.............
سالهاست بر سکوی قطار،آمدنت را انتظار میکشم،
همه ی ترسم از ان است،که تنها باز نگردی....
مرا فروختی،اما بازنده تویی...
ارزان فروخته ای ان همه احساس را....
چشم،میروم...
فقط بدان بساطی که گفتی جمعش کن،
سفره ی دلم بود....
زمین بزرگ است!پر از آدم....
بعد از من سراغ بهتری برو....
لطفا حالم را بدتر نکن....
اشک هایم ته کشیده اند.....
آسمان،میشود امشب برای من بباری؟
بعضی وقتا توجاده می ایستم
به عقب نگاه میکنم....
نه،کسی نیست...
و بازم میرم...
میرم...
ارومم....
نمیدونم ارامش قبل از طوفانه
یا ارامش بعدش....
یه جمله هست خیلی ارومم میکنه:
جای ادمایی که پشت سرم حرف میزنن
همونجاست....پشت سرم.....
امروز یه گوشه نشسم،خوب نگاهشون کردم
دست کشیدم روشون،باهاشون خداحافظی
کردم و انداختمشون دور....
همه ی احساساتمو................
گمشده ام دیگر نیمه نیست...
کامل است با دیگری....
برگشتم سراغ خراطها ولی گریه نمیکنم
نشونه ی خوبی نیست....
میترسم....
دلم گرفته....