چمدونمو برداشتم که برم...
بند کفشامو سفت بستم....
و دست تکون دادم،
یادم نبود،
جایی واسه رفتن ندارم....
لیدی پریسا....یه دختر!....مینویسم....بخون،ببین و رد شو....میترسم تنهایی مسری باشه....برو..... Menu
Menu
Daily
Archives
Categories
Authors
Links